توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 تحقیق در مورد اثرات متقابل اكوسیستمهای كشاورزی و اكو سیستمهای طبیعی دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد اثرات متقابل اكوسیستمهای كشاورزی و اكو سیستمهای طبیعی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد اثرات متقابل اكوسیستمهای كشاورزی و اكو سیستمهای طبیعی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق در مورد اثرات متقابل اكوسیستمهای كشاورزی و اكو سیستمهای طبیعی :

اثرات متقابل اكوسیستمهای كشاورزی و اكو سیستمهای طبیعی

با شروع فعالیتهای كشاورزی ، اكو سیستمهای كشاورزی در سراسر جهان ، اكوسیستمهای طبیعی را دگرگون كرده و جایگزین آنها شده اند. تداوم فرایند تبدیل فرایند تبدیل اراضی برای فعالیتهای كشاورزی اثرات منفی و زیانباری بر تنوع موجودات زنده و فرایندهای اكولوژیكی كه این چشم اندازهای طبیعی را ساخته اند. به همراه داشته است اگر چه اشكال دیگر سودجویی انسان از طبیعت از قبیل شهرنشینی و معدن كاوی در تغییر زیستگاهی و كاهش تنوع زیستی در مقیاس وسیع دخیل بوده اند.

ولی فعالیت كشاورزی به انضمام چرا و تولید چوب ، نقش عمده ای در تغییرات محیطی در مقیاس زیست شهر ایفا نموده و موجب تهدید سیستمهای حمایتی حیات در جهان میشود یكی از اهداف مهم توسعه كشاورزی پایدار برگشت ، از این اثرات تخریب و غفلت است . تولیدات كشاورزی را می توان به گونه ای انجام داد كه به حفاظت منابع زنده و كیفیت محیط كمك كند. كشاورزی پایدار و حفاظت از منابع زنده هر دو در جهت نگه داری باروری اكوسیستم ها فعالیت كرده و به حفظ تنوع زیستی و محدود ساختن فعالیتهای انسانی بر همه اكو سیستمها ، حفظ تنوع زیستی طبیعی صرفاً از طریق حمایت اكو سیستمهای طبیعی از تاثیرات انسانی امكان پذیر نخواهد بود و مدیریت اكو سیستمهای كشاورزی و مدیریت حفاظت هر دو از یك اصل اكولوژیك منشاء گرفته اند.

 

محیط های كشاورزی :
توسعه كشاورزی در محیطهایی كه در گذشته طبیعی بوده اند باعث شكل گیری و گسترش لكه های غیر یكنواخت موزائیكی زیستگاههای مختلف كشاورزی شده است . مجموعه این اراضی ممكن است به صورت فشرده مدیریت شده و به طور دائم برای اهداف تولیدات كشاورزی دچار تخریب شوند. اما قطعاً

قسمتهایی (زمینه های باتلاقی ، كرانه های ساحلی و تپه ماهور ها ) ممكن است به صورت نسبتاً طبیعی رها شده و قسمتهای دیگری (مرزهای بین مزارع ، مناطق اطراف ساختمانها جاده ها و نوارهای بین مزارع و مناطق طبیعی مجاور آنها ) ممكن است گاه در معرض تخریب قرار گیرند ، اما بهر حال به صورت فشرده مدیریت نمی شوند. به علاوه اكو سیستمهای طبیعی ممكن است به صورت مناطق مرزی و یا احاطه شده در مناطقی باشند كه تولیدات كشاورزی در آنها

غالبیت دارد.
سه بخش كه سه جزء عمده محیطهای كشاورزی از آنها ناشی می شوند تقسیم كرد :
1ـ مناطق تولید كشاورزی كه به صورت فشرده مدیریت می شوند و به طور منظم در معرض تخریب هستند ، این مناطق اغلب به گونه های گیاهی غیر بومی اهلی شده

اختصاص دارند.
2ـ مناطقی كه تاثیر انسان بر آنها ملایم بوده و یا كاهش یافته است این گروه حد واسط به شاغل چراگاهها ، جنگلهای مدیریت شده برای تولید چوب ، ترخیصها و سایر مناطق مرزی و سیستمهای جنگل زراعی می باشند . این نوع اراضی اغلب شامل مخلوط گونه هایی بومی و غیر بومی گیاهی بوده و به عنوان زیست مكانهای بسیاری از گونه های جانوری نیز عمل می كنند.

3ـ مناطق طبیعی ، این اراضی برخی خصوصیات ساختاری و تركیب گونه ای اكوسیستمهای اصلی را كه به طور طبیعی در منطقه حضور دارند حفظ می كنند البته این مناطق ممكن است از نظر اندازه كوچك باشند ولی دارای برخی گونه های غیر بومی بوده و تا حدودی در معرض تخریب انسان قرار می گیرند.
الگوهای محیطهای كشاورزی :

در درون موزائیك محیطهای كشاورزی بسته به این كه سه جزء فوق چگونه در كنار هم قرار می گیرند ، سه الگوی مشترك و قابل تشخیص وجود دارد :
1ـ یك منطقه طبیعی و یك منطقه مدیریت شده برای تولیدات كشاورزی توسط

منطقه ای كه تاثیر انسان بر آن ملایم یا اندك است تفكیك می شود .
2ـ مناطق طبیعی به صورت نوارها ن راهروها یا لكه هایی در داخل مناطق تولید كشاورزی شكل می گیرند.

3ـ مناطقی كه تاثیر انسان بر آنها ملایم یا اندك است در درون یك منطقه تولید كشاورزی گسترده شده اند.
یك متغییر مهم در الگوی موزائیكی محیطهای كشاورزی درجه یكنواختی یا تنوع آنها است. هنگامیكه اراضی تولیدات كشاورزی غالب بوده و بوسیله لكه ها یا نوارهای دو نوع دیگر اجزای محیطهای كشاورزی جدا نشوند چشم انداز آنها نسبتاً یكنواخت می باشد. در مقابل اراضی غیر یكنواخت لكه های ، غیر زراعی و طبیعی فراوان دارند. شدت غیر یكنواختی اراضی كشاورزی در مناطق مختلف متغییر است. در بعضی مناطق جهان (برای مثال قسمتهای غرب ایالات متحده

)استفاده زیاد از مواد شیمیایی كشاورزی ، فن آوریهای مكانیكی ، لاینهای با خویشاوندی ژنتیكی نزدیك ، آبیاری در سطوح وسیع ، اراضی كشاورزی را نسبتاً یكنواخت كرده است . در چنین مناطقی ، اراضی زراعی تقریباً در سطح وسیع به تولید یك گیاه زراعی اختصاص دارد. در دیگر مناطق ( بطور مثال استان چیان گسوتسه چین) استفاده از كشاورزی سنتی با حداقل نهادهای صنعتی موجب غیر یكنواختی شدید در محیطهای كشاورزی شده است كه احتمالا حتی بیشتر از غیر یكنواختی موجود طبیعی می باشد.

مناطق كشاورزی به خاطر ساختار موزائیكی آنها ، از نظر اكولوژیكی یك محیط قطعه قطعه شده هستند. هر لكه ، قطعه ای است كه بوسیله سایر اجتماعات غیر مشابه اكولوژیك از دیگر لكه های مشابه جدا شده است . این قطعه ای شدن از یك سو ممكن است بر جمعیتهایی كه در زیست مكانهای خاصی محدود هستند اثرات منفی داشته باشد. از سوی دیگر ، محیطهای قطعه ای و غیر یكنواخت دارای تنوع گامای زیادی هستند.
تجزیه و تحلیل محیطهای كشاورزی :

در سطح اراضی كشاورزی ، حركت و جابجایی مواد و موجودات زنده بین قطعات زیستگاه عامل مهمی در حفظ مجموعه فرایندهای اكولوژیك است. آنچه كه در یك منطقه از اراضی كشاورزی روی می دهد می تواند، بر سایر مناطق اثر بگذارد ، مطالعه این عوامل و چگونگی شكل گیری آنها بوسیله الگوهای مكانی محیطهای كشاورزی به عنوان اكولوژیكی محیطهای كشاورزی شناخته می شود. اكولوژی محیطهای كشاورزی به خاطر كمكی كه به درك چگونگی شكل گیری بخشهای مختلف محیطهای غیر یكنواخت كشاورزی و اثرات متقابل آنها می كنند ، پایه های مناسبی را برای مدیریت اراضی كشاورزی فراهم می سازد. (پارت و همكاران ، 1990) تجزیه و تحلیل عكسهای هوایی و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) دو ابزار مهم در اكولوژی محیطهای كشاورزی هستند. با استفاده از این ابزار الگوهای اراضی كشاورزی موجود را می توان با آنچه در گذشته مشاهده شده و می توان تغییراتی كه حادث شده را با اطلاعات حاصل از سیستمهای زراعی ارتباط دارد و نقش اكو سیستمهای زراعی را در حفظ اثبات و پایداری محیطهای كشاورزی به خوبی درك كرد. به این ترتیب مبنایی برای طراحی برنامه های مدیریتی كه كلیه عناصر موجود را مورد توجه قرار می دهند فراهم خواهد شد.
مدیریت در سطح محیطهای كشاورزی :

هنگامیكه مدیریت اكو سیستمهای كشاورزی در سطح محیط كشاورزی انجام می شود ، تضادی را كه اغلب بین اكو سیستمهای طبیعی و سیستمهای مدیریت شده تولید وجود دارد می توان با روابط سود بری متقابل جایگزین كرد.

اكو سیستمهای طبیعی و اكو سیستمهای لكه ای نیمه طبیعی موجود در محیطهای كشاورزی منبعی برای اكو سیستمهای كشاورزی هستند و این اكو سیستمها نیز می توانند به جای نقش منفی ، ترجیحاً نقشی مثبت در حفظ انجام اكو سیستمهای طبیعی بر عهده گیرند.

مفهوم مدیریت در سطح محیطهای كشاورزی : به معنی لحاظ كردن اكو سیستمهای طبیعی و تنوع زیستی بومی در تصمیمات مدیریتی و طراحی اكو سیستمهای زراعی است بنابراین مدیریت در سطح محیطهای كشاورزی می تواند بوسیله هر كشاورزی كه كنترل مستقیمی بر بخش كوچكی از اراضی كشاورزی یك منطقه دارد، انجام گیرد.

اصل بنیادی در مدیریت محیطهای كشاورزی :
1ـ ایجاد تنوع در محیطهای كشاورزی از طریق افزایش تراكم.

2ـ اندازه فراوانی و تنوع و زیستگاههای محصولات غیر زراعی است.
این لكه ها از نظر شدت بروز تخریب در آنها و میزان طبیعی بودن متفاوت می باشند آنچه در آنها مشترك است . توانایی آنها در عمل به عنوان مكانی برای انجام فرایندهای اكولوژیك طبیعی است به علاوه زیستگاه مناسبی برای گیاهان یا جانوران مفید یا بومی فراهم خواهد كرد.

زیستگاههای محصولات غیر زراعی كه به صورت لكه ای در محیطهای كشاورزی ظاهر می شوند به شیوه های مختلفی بر مناطق تولیدات كشاورزی اثر متقابل دارند. برای مثال وجود یك زیستگاه غیر زراعی در كنار یك محصول زراعی ممكن است پناهگاه جمعیتهای بومی گونه های زنبور پارازیت باشد كه می توانند به درون مزرعه حركت كرده و آفتی را پارازیت كنند . راهروها و معابری كه دارای پوششی از گیاهان بومی هستند ، نمونه ای از روابط پیچیده تر می باشند. این

راهروها می توانند كودهای محلول نشست یافته را از مزارع زراعی خارج كرده ، حضور گون های مفید را بهبود بخشید و جابه جایی گونه های جانوری بومی به درون و بین اجرای محیط كشاورزی را ممكن می سازد. ایجاد تنوع در سطح محیطهای كشاورزی مزایایی را برای گونه های بومی اكو سیستمهای كشاورزی به همراه دارد. هنگامیكه تنوع به دقت طراحی و مدیریت شده باشد. این مزایا به حداكثر رسیده و اثرات منفی احتمالی نیز به حداقل خواهد رسید. بنابراین تاثیر مدیریت در سطح محیطهای كشاورزی بخش بسیار مهمی از دست یابی به پایداری است.
تنوع در سطح مزرعه :

اولین مرحله دستیابی به تنوع هرچه بیشتر در سطح محیطهای كشاورزی ، در یك مزرعه كاهش و یا حذف كلیه نهادهای كشاورزی است كه اثرات منفی بر اكوسیستم های طبیعی و كاركرد اكولوژیكی اكو سیستم های زراعی دارند.
1ـ آفت كشها مهمترین این نهادهاست.
2ـ كودهای شیمیایی و آب آبیاری نیز اثرات منفی دارند به علاوه برخی از عملیات معمول در كشاورزی نیز می تواند در تنوع محیطهای كشاورزی دخالت داشته باشند.
3ـ عملیات كشاورزی شامل شخص مكرر ، رها سازی خاك بدون پوشش گیاهی برای مدتها طولانی ، تك كشی در مقیاس وسیع و قطع یا سمپاش حواشی جاده ها و نهرها هستند.

دومین مرحله تقویت و حفظ گونه های بومی موجود در مزرعه است كه اغلب شامل استقرار در حفاظت زیست مكانهای مناسب می باشد.
این زیست مكانها ممكن است در داخل مزارع ، بین مزارع ، در طول جاده ها در نهرها در طول محدوده های شخصی و در مسیر مرزهایی كه خانه ها را از مزارع جدا می سازد ، واقع باشند. این زیست مكانها می تواند نوارهای دائمی با قطعات كاشته شده تا گونه های متنوع غیر زراعی با لكه هایی موقتی داخل مزارع باشند.

روشهای ایجاد چنین زیست مكانهایی شامل موارد زیر است :
كاشت گیاهان پوششی طی ماههای زمستان ، این محصول ممكن است منبع غذایی حمایتی یا پوشش برای گستره ای از گونه های جانوری بخصوص برای پرندگان كه در سطح خاك لانه می گذارند ، فراهم سازد.
رها سازی و عدم برداشت نوارهایی از محصولات نظیر ذرت یا گندم كه این امر منبع غذایی برای گونه های جانوری بومی فراهم می سازد.
در مزرعه زمانی كه كنترل فرسایش ضروری است كاشت گیاهان علفی در مسیرهایی آبی برای افزایش تنوع و دستیابی به اهداف مهم حفاظت محیط.
در دامنه تپه های مسطح.

كاشت گیاهان علفی چند ساله یا درختچه ها بر روی دیوارهای جدا كننده سطوح.
كاشت گیاهان چند ساله در زمینهای كه حاشیه ای هستند و یا به فرسایش حساسند و یا برگشت این زمینها به وضعیتی كه بیشتر طبیعی است به وسیله امكان توان طبیعی گونه های بومی.

برگرداندن مكانهای بازه كشی نامطلوب یا زمینهایی با رطوبت نسبتاً دائم در مزرعه به زمینهای مرطوب طبیعی .
حفظ درختان بومی در داخل و اطراف مزارع به عنوان آشیان و مكان شكار برای پرندگان بومی.
تهیه آشیان مصنوعی برای شكارچیان بومی و پرندگان و دیگر گونه های بالقوه برای پرندگان سودمند است.
مناطقی كه برای اكو سیستم كشاورزی حاصل می شود :

از آنجایی كه شرایط محیطی حاكم به مرز بین اكو سیستم های زراعی و طبیعی تركیبی از دو اكو سیستم مجاور می باشد به این ترتیب در این محدوده گونه های متعلق به هر دو اكو سیستم همراه با گونه هایی خاص شرایط حاشیه ای ، با هم دیده می شوند. در بسیاری از موارد تنوع و تراكم زیستی در مرزها یا حاشیه بیشتر از جوامع مجاور می باشد كه این پدیده را در اصطلاح اثر حاشیه ای می نامند. اثرات حاشیه أی با سطح حاشیه طول و عرض و درجه اختلافات بین محیطهای مجاور آن مشخص می شود. منابع حاصل از محیطهای حاشیه ای برای سیستم های زراعی به تدریج شناخته شده است . در بررسی منافع كه روی اثرات حاشیه ای محیطهای مجاور بر حمایت حشرات در محصولات زراعی صورت گرفت و گزارش شده كه حاشیه ها و محیطهای مناسبی برای تكثیر و

حفاظت از دامنه وسیعی از عوامل كنترل بیولوژیكی آفات كشاورزی می باشند. بعضی از حشرات مفید در محیطهای اشغال شده به وسیله محصولات زراعی به خصوص در مزارعی كه آفت كش ها استفاده می شود نمی توانند برای مدت طولانی بقای خود را حفظ نمایند و در نتیجه این حشرات به حاشیه مزارع پناه می برند و از این طریق به مزارع وارد و یا از آن خارج می شوند و از مزارع عمدتاً برای تغذیه یا تخم گذاری استفاده می شود . هنگامی كه جمعیت میزبانهای اولیه آنها در مزارع كشاورزی وجود نداشته باشد مثل فصول خشك یا زمانی كه محصول زراعی در زمین نیست وجود میزبانهای ثانویه در سیستمهای حاشیه ای می تواند از دیگر میزبانها باشد كه باعث حفظ بقای این حشرات در طول زمان می شود با شناخت بهتر شرایطی كه در مناطق حاشیه ای برای تنوع و حفظ جمعیت موثر حشرات مفید مورد نیاز است. ایجاب می نماید تا مدیریت این مناطق به عنوان بخشی از فرایند مدیریت در اكو سیستم های خشكی لحاظ شود.
حفاظت از اكو سیستم های طبیعی مجاور :
حاشیه ها می توانند به عنوان یك منطقه تعدیل كننده عمل كنند كه سیستم های طبیعی را از اثرات منفی احتمالی ناشی از عملیات زراعی جنگل داری و چرا حفاظت كنند. مناطق حاشیه ای به عنوان یك عامل تعدیل جریان باد ، سطوح رطوبت ، درجه حرارت و تشعشعات خورشیدی مزارع كشاورزی را تغیر مدهند به این ترتیب این شرایط محیطی اثرات قابل توجهی را برا اكو سیستم های طبیعی مجاور نخواهد داشت . این تغییرات بخصوص برای گونه هایی كه در جنگل های دست نخورده زندگی می كنند از اهمیت زیادی برخوردار می باشند. یك تغییر ناگهانی در حاشیه ممكن است باعث شود باد ، گرما و نور خورشید به داخل جنگل نفوذ كرده و عامل از بین رفت تركیب گونه ای آن شود. مناطق تعدیل كننده می توانند نقش مهم دیگری داشته باشند. به عنوان مثال می توانند از انتشار آتش از مناطق باز سیستم های زراعی به اكو سیستم های طبیعی جلوگیری می كنند. در مناطقی كه آتش برای سوزاندن بقای گیاهی باقی مانده از محصول قبلی استفاده می شود این حفاظت از اهمیت بیشتری برخوردار است.
اكولوژی لكه بودن زمینهای كشاورزی :

لكه ای بودن زمینهای كشاورزی تاثیر مهمی در فرایندهای اكولوژیكی در سرتاسر زمینهای كشاورزی دارد. در قطعات رویشگاههای مشابه كه از هم جدا شده اند تنوع زیستی گاها زیاد است .در یك چنین شرایطی اندازه و شكل قطعات و فاصله بین آنها به عنوان عوامل مهم در تعیین تنوع زیستی منطقه در طول زمان

محسوب می شوند. هنگامی كه زمینهای كشاورزی قطعات اكو سیستم های طبیعی را از هم جدا می كنند قطعات جدا شده از نظر اكولوژیكی همانند جزایر عمل می كنند . بر اساس تئوری جغرافیایی زیستی جزایر می توان فرض كرد كه اكو سیستم های طبیعی و كشاورزی می توانند موانعی به منظور جا به جایی گونه های گیاهی و جانوری مختلف ایجاد نمایند یك جمعیت از یك گونه خاص موجود در یك منطقه ممكن است از دیگر جمعیت ها جدا نشده باشد. یا اینكه ممكن است بین قطعات تبادل افراد صورت پذیرد هر زیر مجموعه جمعیتی می تواند در نهایت از نظر ژنتیكی جدا شده و یا نابود گردد.
نقش كشاورزی در حفاظت تنوع زیستی منطقه ای و جهانی

توسعه كشاورزی اساساً ارتباط بین فرهنگ بشری و محیط طبیعی را تغییر داده است . در گذشته نه چندان دور تاریخ بشر هنگامی كه تمامی كشاورزی در سطح كوچك و سنتی بود اكو سیستم های كشاورزی به صورت قطعات كوچكی در سرتاسر اكو سیستم های طبیعی را حفظ كرده است باعث افزایش در محیط نیز شده است بالعكس امروزه زمینهای كشاورزی غالب بوده ولی هنوز قطعات زیستگاههای طبیعی در داخل آن به چشم می خورد.

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 icbc.ir