مقاله بررسی راههای بهبود كیفیت مدیریت دبیرستانهای دخترانه شهر ساری از دیدگاه مدیران ) دارای 86 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله بررسی راههای بهبود كیفیت مدیریت دبیرستانهای دخترانه شهر ساری از دیدگاه مدیران ) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله بررسی راههای بهبود كیفیت مدیریت دبیرستانهای دخترانه شهر ساری از دیدگاه مدیران )،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بررسی راههای بهبود كیفیت مدیریت دبیرستانهای دخترانه شهر ساری از دیدگاه مدیران
فصــل یكم
كلیــات
چكیده:
اگر چه وزارت آموزش و پرورش بیوقفه برای اصلاح مشكلات نظام آموزشی كشور تلاش میكند اما شواهد نشان میدهد مشكلات عدیدهای متوجه مدیریت آموزشگاههای كشور, به خصوص مقطع متوسطه میباشد. این تحقیق با عنوان بررسی راههای بهبود كیفیت مدیریت از دیدگاه مدیران و دبیران انجام شده است.
هدف این تحقیق شناسایی راههای بهبود كیفیت مدیریت در جامعه آماری بوده است. روش تحقیق مورد استفاده زمینهیابی بوده است و از ابزار پرسشنامه محقق ساخته مركب از 25 سؤال در طیف لیكرت استفاده شده است.
جامعه آماری این تحقیق كلیه دبیران و مدیران دبیرستانهای دخترانه شهر ساری بوده است. بر اساس جدول تاكمن تعیین و با استفاده از روش تصادفی ساده 400 نفر انتخاب شدهاند.
تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد كه تفاوت معناداری بین نظرات دبیران و مدیران برای بهبود كیفیت مدیریت وجود دارد. یعنی مدیران و دبیران برای رسیدن به راههای بهبود كیفیت مدیریت تلاش میكنند.
مقدمـه :
جهان در حال تغییر و تحول است. قبل از اینكه قربانی تغییرات شویم میتوانیم در ایجاد تغییرات مطلوب نقش ایفا كنیم و تغییرات مطلوب را برای آینده ایجاد كنیم. (كافمن , 1372, ص 147)
در عصر حاضر سازمانهای آموزشی در مسیر تندباد تغییرات قرار گرفتهاند و باید هر جه سریعتر خود را با این تغییرات هماهنگ نمایند. زمینه این تغییرات باید مدیریت باشد.
سازمانهایی در قرن بیست و یكم ادامه حیات خواهند داد كه بدانند چگونه مهارتهای مدیریت را برای بهبود مستمر سازمانهای اجرایی خود, از جمله سازمانهای مدیریت كیفیت كاملاً ارتقاء دهند و دوره جدیدی را شروع نمایند. كیفیت در رأس اغلب امور قرار گرفته و میتوان گفت بهبود كیفیت از مهمترین وظایفی است كه هر مؤسسه با آن روبرو میباشد. به هر حال, علاوه بر اهمیت كیفیت بسیاری از افراد كیفیت را به عنوان یك مفهوم پیچیده تصور مینمایند. كیفیت اغلب برای تعریف پیچیده و برای سنجش مشكل میباشد. تصور یك فرد نسبت به كیفیت اغلب با فرد دیگر متفاوت بوده و هر زمان سؤال میشود كه چه مدرسهای خوب یا چه دانشگاهی خوب است به یك نتیجه یكسان نخواهیم رسید. معمولاً ما زمانی كیفیت را مورد شناسایی قرار میدهیم كه آن را تجربه نماییم.
امروزه بهبود كیفیت در بخشهای صنعت و تولید و بهداشت و درمان و آموزش و پرورش به عنوان یك ضرورت مطرح شده و از اولویت بالایی برخوردار است. در هر سازمانی با توجه به كیفیت خدمات ارائه شده با عنایت به فشارها و نظارت وسیعی كه از سوی مراجع ذیصلاح برای بازسازی یا بهسازی گسترده نظامهای مدیریتی اعمال مگردد , از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. (لامعی, 1383, ص 28)
از دیدگاه صاحبنظران, بهبود كیفیت مدیریت در آموزش و پرورش از شاخصهای مهم بهبود سازمان آموزشی محسوب میشود.
امروزه بهبود كیفیت مدیریت و آموزش و پرورش مانند زمینههای دیگر از جمله صنعت و بهداشت و ;. ضرورت یافته است و طرحهای بهبود مدیریت برای رفع مشكلاتی از جمله نداشتن برخی از مهارتهای سرپرستی , پایین بودن كارایی, عدم آشنایی با سیاستها و فلسفه مدیریت عالی سازمان , ایستایی , عدم پویایی, ایجاد قدرت, رویارویی مدیران با تحولات و سازگاری با شرایط جدید شكل میگیرد.
بدین جهت , هدف طرحهای بهبود مدیریت شامل افزایش مهارتهای سرپرستی, بهبود قوه ادراك , تحول در طرز بینش و تفكر و بهبود تواناییهایی نظیر تصمیمگیری, اعمال روشهای ارزشیابی , كشف نواقص, ریشهیابی مشكلات و به طور كلی افزایش بهرهوری است . (حاجیپور , 1378, ص 32)
بنابراین یكی از راههای كاهش نوسانات در فرایند سازمانهای آموزشی كه مدیران بتواند از عهده خواستههای تازه و دشواریهای ناگهانی برآیند, راهبرد بهسازی یا بهبود كیفیت مدیریت است , زیرا عملكرد كیفیت كار مدیران آموزشی, عملكرد نظام آموزشی را در سطح جامعه رقم میزند و عملكرد مؤثر سازمانهای آموزشی نیز عملكرد یك جامعه و ملت را تشكیل میدهد. منظور از بهبود كیفیت مدیریت, مجموعه تلاشهایی است كه در جهت ارتقای سطح كارآیی و اثربخشی مدیران به عمل میآید. و در نهایت منجر به اصلاح فرایندهای آموزش, یادگیری و پیشرفت سطح تحصیلی دانشآموزان در مدارس میشود.
متخصصان در بهبود كیفیت چند عامل موثر را در نظر گرفتهاند:
توحه به آموزش ضمن خدمت كاركنان
تقویت رهبری مشاركتی
از میان برداشتن موانع ارتباطی در میان افراد و واحدهای مختلف
توجه به مزایای شغلی مدیران (ترمیم حقوق و مزایا , امنیت شغلی)
نظارت و ارزشیابی علمی و مستمر از عملكرد مدیران
سابقه مدیران
تخصص در رشته مدیریت
پژوهش
در پژوهش سعی بر این است تا بهبود كیفیت طبق مؤلفههای مذكور بررسی شود تا با شناسایی راههای بهبود كیفیت در جامعه آماری ارائه طریقهایی پیشنهاد گردد.
بیان مسئله :
سازمانهایی كه در ارتباط با یادگیری سرمایهگذاری میكنند برای كاركنان و خود منافع اقتصادی, اجتماعی و شخصی به ارمغان میآورند. سازمانهایی كه این كار را انجام نمیدهند در سراشیبی زوال پا میگذارند, اینگونه سازمانها فراگیرند. سازمان فراگیر سازمانی است كه یادگیری همه اعضای خود را تسهیل میكند و به طور مستمر خود را متحول میسازد. یك سازمان فراگیر دورنمایی قوی از آینده خود دارد و برای تعیین , دستیابی و بازنگری اهداف سازمان از توانایی یادگیری و سازگاری همه افراد و گروهها در همه سطوح, به طور كامل استفاده میكند. بدین گونه كیفیت سازمانها با بكارگیری مدیریت كیفیت بالا میرود.
در مدیریت كیفیت تصمیمگیری و اقدام و بالاتر از آنها رهبری, در كل سیستم توزیع میشود و همه اجزای سیستم , فرایندها, درون دادهها محصولات مشتریها و تدارك كنندگان را دربرمیگیرد و توجه اصلی به كیفیت است.
كیفیت باید به عنوان یك عامل زمینهای برای ایجاد انگیزه در بین كاركنان و افرادی كه در داخل یا خارج سازمان از فرایندها مؤثرند برای بهبود به وجود آورد.
از دیدگاه مدیریت كیفیت كاركنان مورد احترام و توجه قرار میگیرند. ملاك ارزیابی آنان تلاش آنها برای انجام دادن بهتر امور است.
نظرات آنها مورد توجه و ارزیابی قرار میگیرد در نتیجه ابداع و نوآوری و ارائه نظرات جدید توسعه مییابد .(لامعی , 1380 , ص 71)
انسان در فرهنگ مدیریت كیفیت دائماً در حال بهبود اهداف خود در مسیر تكامل بیشتر است و بهبود مستمر رد مهارت , دانش و افزایش تعهدكاری به صورت عادت كاری در فرد زنده نگهداشته میشود و اصول حاكم بر این دیدگاه عبارتند از : تعهد, مشتریگرایی, واقعگرایی یا تصمیمگیری بر اساس آمار و اطلاعات, مشاركت و همكاری , آموزش و بهبود دائمی .
در این تفكر به بهبود دائمی با توجه به نیازها و انتظارهای مشتری و با مشاركت كلیه افراد مربوط به سازمان توجه میشود. بنابراین روند با فرایند انجام گرفتن كارها مورد دقت و ارزیابی قرار میگیرد و كمیت در مرحله دوم است. (فقیهی, سال 1378, ص 44)
مدیران دبیرستانها به همراه سایر كاركنان مدرسه به طور مؤثر در برنامههای یادگیری و رضایت دانشآموزان و فعالیتهای بهبود و ارتقاء مستمر نقش دارند.
بهبود فرایندهای یاددهی و یادگیری و تحقق اهداف مؤسسههای آموزشی منوط به بهبود كیفیت مدیریت است. همچنین كیفیت آموزش و پرورش در مدرسه ارتباط مستقیم با بهبود كیفیت مدیریت دارد و مدارس ممتاز همواره از طریق مدیرانی با قدرت رهبری قوی هدایت میشوند.
و نظر به اینكه كیفیت بخشی به مدیریت مدارس موجبات افزایش كیفی آموزش و پرورش رسمی میشود و چنانچه این مهم مورد توجه قرار نگیرد علاوه بر هدر رفتن سرمایهگذاری در این امر موجبات كاهش كیفیت تحصیلات رسمی نیز میشود بنابراین , در این پژوهش محقق بر آن است تا به این سؤال پاسخ دهد كه , راههای بهبود كیفیت مدیریت دبیرستانها از دیدگاه مدیران و دبیران در جامعه آماری كدام است؟
ضرورت و اهمیت موضوع:
(كیفیت تصادفی به وقوع نمیپیوندد بلكه با برنامهریزی حاصل میگردد.)
(ژوزف جوران , 1377, ص 20)
آموزش و پرورش عامل اصلی و كلیدی توسعه اجتماعی ,اقتصادی , فرهنگی و سیاسی هر جامعه محسوب میشود.
تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر در رشد و توسعه جوامع پیشرفته بیانگر آن است كه همه این كشورها از آموزش و پرورش كارآمد و اثربخش برخوردار بودهاند (علاقهبند , 1377, ص 10)
مدیریت آموزشی در تمام مقاطع تحصیلی اهمیت دارد و اهمیت آن در مقطع دبیرستان بنابه دلایل زیر بیشتر به چشم میخورد:
نوجوانان نیاز شدیدی به تایید دارند و میخواهند جزئی از جمعیت و عضوی از اعضای گروه باشند. معلمان و مدیران مدارس میتوانند از این تمایل شدید نوجوانان, از طریق شركت دادن آنان در انجمنهای گوناگون ورزشی, هنری و تایید فعالیتهای آنان برای اداره مدرسه استفاده كنند و نوجوانان را در رشد و سازگاری اجتماعی یاری دهند.
مدیران دبیرستانها با دانشآموزان 16 تا 20 ساله سروكار دارند این دوران نیز ویژگیهای خاص خود را دارد و مدیر دبیرستان باید متناسب با آن شرایط , رفتار مناسبی را با دانشآموزان داشته باشند.
مسائل جدی زندگی نظیر انتخاب شغل, انتخاب همسر, اداره خانواده , گرایش به مرام و مسلك برای جوان مطرح میشود و ذهن او را به خود مشغول میدارد و برخود و با چنین ذهنی مشغول, به مهارت انسانی مدیر مدرسه نیاز دارد.
با توجه به مطالب بالا ضرورت دارد در پستهای مدیریت آموزش و پرورش از افراد شایسته, دلسوز, با تجربه و اندیشمند استفاده شود تا با ایجاد جو مثبت در آموزشگاه و همچنین انگیزه و روحیه مناسب در معلمین و دانشآموزان مدارس در فرایند یاددهی و یادگیری و رسیدن به اهداف تعیین شده موفق شوند. (عسگریان , 1370 , ص 17)
برای دستیابی به سطح قابل اطمینان از كیفیت تولید و عرضه محصول و خدمات نهایی متناسب با نیاز مشتری در بازار رقابت , سازمانها ناگزیر به انجام برنامهریزی, بهسازی و توسعه منابع انسانی و مادی هستند. بدون شك یكی از مهمترین عناصر اساسی چنین فرایندی منابع انسانی سازمان میباشند كه توانائیها و شایستگیهای حرفهای و شغلی آنها در كنار عوامل سرمایه, تجهیزات و ابزار, فنآوری, قوانین و مقررات, فرهنگ سازمان میتواند نقش به سزایی در ایجاد , استقرار و بهبود كیفیت فعالیتهای سازمان داشته باشد.
بهسازی نیروی انسانی با كیفیت مدیریت در ارتباط است, مدیریتی كه بتواند آموزش كاركنان را مورد توجه قرار دهد, كاركنان را در تصمیمگیری شركت دهد , نظام منسجم ارزشیابی برای ارزشیابی كاركنان به وجود آورد, ارتباطات سازمانی را انسجام بخشد ملاحظه میشود كه كیفیت نیروی انسانی با مدیریت كیفیت در ارتباط است.
اگر مدیریت كیفیت در آموزش و پرورش بهبود یابد سازمانهای آموزشی نیز بهبودی مییابند.
نظریه ضرورت ایجاد تحول در سازمانهای آموزشی كشور و بهرهوری بیشتر از منابع انسانی و به كارگیری همه جانبه امكانات , در نتیجه به ثمر رسیدن امر تربیت , شناسایی راههای بهبود كیفیت مدیران ضرورت دارد. از این رو محقق به دنبال شناسایی راههای بهبود كیفیت مدیران در جامعه آماری است.
اهداف تحقیق:
هدف كلی:
شناسایی راههای بهبود كیفیت مدیریت دبیرستانهای دخترانه شهر ساری از دیدگاه مدیران و دبیران در سال تحصیلی 85-84
اهداف فرعی:
بررسی نظر جامعه آماری درباره تقویت مدیریت مشاركتی به عنوان یك راه ایجاد بهبود كیفیت مدیریت در دبیرستان
بررسی نظر جامعه آماری درباره آموزش ضمن خدمت به عنوان یك راه ایجاد بهبود كیفیت در دبیرستان
بررسی نظر جامعه آماری درباره توجه به حقوق و مزایای مدیران به عنوان یك راه ایجاد بهبود كیفیت در دبیرستان
درباره نظارت و ارزشیابی علمی بر عملكرد مدیران به عنوان یك راه ایجاد بهبود كیفیت مدیریت در دبیرستان
بررسی نظر جامعه آماری درباره سابقه خدمت مدیران به عنوان یك راه ایجاد بهبود كیفیت مدیریت در دبیرستان
بررسی نظر جامعه آماری درباره تخصص مدیریتی مدیران به عنوان یك راه ایجاد بهبود كیفیت مدیریت در دبیرستان.
بررسی نظر جامعه آماری درباره تحكیم روابط انسانی در دبیرستان به عنوان یك راه ایجاد بهبود كیفیت مدیریت در دبیرستان
بررسی تفاوت نظرات مدیران و دبیران در خصوص راههای بهبود كیفیت مدیریت در جامعه آماری.
سؤالات تحقیق:
آیا از نظر جامعه آماری تقویت مدیریت مشاركتی یكی از راههای ایجاد بهبود كیفیت مدیریت است؟
آیا از نظر جامعه آماری آموزش ضمن خدمت كاركنان یكی از راههای ایجاد بهبود كیفیت مدیریت است؟
آیا از نظر جامعه آماری توجه به حقوق و مزایای شغلی مدیران یكی از راههای ایجاد بهبود كیفیت مدیریت است؟
آیا از نظر جامعه آماری نظارت و ارزشیابی عملی از عملكرد مدیران یكی از راههای ایجاد بهبود كیفیت مدیریت است؟
آیا از نظر جامعه آماری تخصص مدیریتی مدیران یكی از راههای ایجاد بهبود كیفیت مدیریت است؟
آیا از نظر جامعه آماری سابقه مدیریتی مدیران یكی از راههای ایجاد بهبود كیفیت مدیریت است؟
آیا از نظر جامعه آماری تحكیم روابط انسانی در دبیرستان یكی از راههای ایجاد بهبود كیفیت مدیریت است؟
تعاریف مفهومی و عملیاتی :
– مدیر:
– مدیر فردی است كه برای كاری كه فرد و یا افراد, در سازمان انجام میدهند مسئول است. عناوین مختلفی برای مدیر به كار میرود از قبیل: ناظر, رئیس اداری , معاون , رئیس و ; (یوسفی , صالحی , 79 , ص 13)
– مدیر فردی است كه مسئول دستیابی به اهداف سازمان از طریق استفاده كارآمد Efficient و مؤثر Effective از منابع میباشد. استفاده كارآمد به معنی انجام دادن درست كارهاست به نحوی كه با استفاده صحیح منابع, حداكثر بهرهوری را داشته باشد. (كاخانی, 80-79, ص 11)
– مدیر دبیرستان:
در این تحقیق مدیر كسی است كه با ابلاغ رسمی وزارت آموزش و پرورش در سال تحصیلی 85-84 به اداره دبیرستان دخترانه شهر ساری مشغول بوده است.
– دبیر دبیرستان:
در این پژوهش دبیر دبیرستان كسی است كه در رشتهای از مواد درسی دارای تخصص كارشناسی موجود با ابلاغ رسمی وزارت آموزش و پرورش مشغول تدریس است.
– مدیریت :
– مدیریت عبارت است از علم و هنر, متشكل كردن, هماهنگ كردن و رهبری و كنترل فعالیتهای دسته جمعی برای رسیده به اهداف مطلوب با حداكثر كارایی.(اقتداری , 1368 , ص 68)
– مدیریت در لغت به معنی اداره كردن یك مؤسسه است ولی امروزه با پیشرفتهای سریع سازمانهای انسانی كه در اثر گسترش تمدن به وجود آمدند در مفهوم هدایت كردن با بكارگیری مجموعهای از آگاهیهای شكل یافته كه بدان وسیله فرد با ایجاد هماهنگی در سازمان, بازدهی آن را افزایش میدهد. (عسگریان , 1380, ص 64)
مدیریت مشاركتی:
عبارت است از مجموع گردش كار و عملیاتی كه تمام كاركنان و اعضای یك سازمان را در روند تصمیمگیریهای مربوط به آن دخالت میدهد و شریك میسازد. تأكید اصلی این نوع مدیریت بر همكاری و مشاركت علاقمندانه و داوطلب نه عموم افراد است و میخواهد از ایدهها, نظرات و ابتكارات آنها در حل مشكلات و مسائل سازمانها استفاده نماید لذا اساس فرایند این مدیریت بر بنیان تفویض اختیارات بین مدیران و كاركنان استوار است. مشاركت را میتوان فرایند درگیری كاركنان در تصمیمهای استراتژیك / تاكتیكی سازمان به حساب آورد كه به صورت رسمی / غیررسمی در فرم مستقیم /غیرمستقیم و با درجه سطح و حدود مشخصی اتفاق میافتد. (رهنورد, 1998, ص6)
مدیریت مشاركتی در این تحقیق بوسیله پرسشنامه سنجیده شده است.
ارزشیابی:
فرایندی است كه برای تعیین میزان مطلوبیت فعالیت صورت میگیرد یعنی اینكه تا چه میزان به سمت برآوردن اهداف سازمانی حركت كردهایم. ارزشیابی در این تحقیق بوسیله پرسشنامه سنجیده شده است.
نـظارت :
در فرهنگ فارسی دهخدا, نظارت به معنای زیركی, فراست, عمل ناظر, مقام او, مراقبت در اجرای امور آمده است. واژه نظارت بیانگر آگاهی از چگونگی, برنامهریزی آموزشی و درسی, میزان آمادگیها , نحوه مدیریت و رهبری مدرسه, و ; است. (خورشیدی , 82, ص 15)
نظارت عبارت است از ارزیابی تصمیمگیریها و برنامهها از زمان اجرای آنها و اقدامات لازم برای جلوگیری از انحراف عملیات نسبت به هدفهای برنامه و تصحیح انحرافات احتمالی بوجود آمده است. (خورشیدی , 82, ص 18)
مدیریت كیفیت:
یك روش گروهی انجام دادن كار برای بهبود مداوم كیفیت و بهرهوری قابلیتها و استعدادهای مدیریت و نیروی كار است و نیرو رویكرد مشتری محور, استراترژیك و منظم برای بهبود مداوم و عملكرد است. (جری و جانیس هرمن , 1994, ص 57)
حقوق و مزایا :
حقوق و مزایا مبلغی است كه در پایان هر ماه كاركنان دولت از بودجه عمومی دریافت میكنند (عسكریان , 1378, ص 112)
فصـل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمـه :
یكی از تحولات اساسی و چشمگیر در زمینه مدیریت طی دو دهه گذشته, الگوها و نظریاتی است كه پیرامون كیفیت و بهبود كیفی خدمات و تولیدات در سازمانهای صنعتی, غیرصنعتی , تولیدی و خدماتی ارائه دادهاند. از جمله این الگوها , الگوی مدیریت كیفیت فراگیر است.
مدیریت كیفیت فراگیر هر چند كه بر پایه كارهای برخی از پیشگامان جنبش بهبود كیفیت مانند دمینگ , جوزان , كرزابی , و دیگران در ژاپن و آمریكا و اروپا پدیدارشد, اما الگوی جامع آن بتدریج و با بهرهگیری از نوآوریهای مدیریت در زمینههای فنون كمی و آماری, ساختاری و معماری نوین سازمان, فنون بهبود و بازسازی سازمان و الگوهی مشاركتی و تواناسازی كاركنان كه در چند دهه گذشته پرداخته بود شكل گرفته است.
امروزه با بهرهگیری از این الگو بسیاری از سازمانهای پیشرو به نتایج و دستاوردهای قابل توجهی نائل شدهاند. مزیت عمده مدیریت كیفیت فراگیر, توجه آن به تمامی جوانب سازمان با تأكید بر بعد كیفی تولیدات و خدمات است كه در نهایت به رضایت مشتریان كه همان دریافت كنندگان تولیدات و خدمات هستند, منجر میشود. (موسی , خانی , 1375, ص 86)
همچنین در این الگو تأكید بر عامل تغییر و بها دادن به عامل انسانی همه به عنوان تصمیمگیرنده و هم به عنوان منبع اصلی قابلیتهای سازمانی خود دلیل دیگری بر كارآمدی كیفیت فراگیر در حل مسایل پیچیده سازمانهای اجتماعی در دوران پرتلاطم امروزی است. جوامع پیشرفته با استفاده از الگوی كیفیت فراگیر برای تولید كالاها و یا انجام كارها و امور, استانداردها و ردهبندیهای مدونی را ارائه نمودند كه در قالب آن دستیابی به كیفیت برتر سهلالوصولتر میگردد و این امر تبادل كالا, خدمات و تولید انسان را در سطح جهانی و تسخیر بازارهای بینالمللی و سلطه بر كشورهای جهان سوم میسر میسازد. پس به جا خواهد بود كه ما نیز با تلاشهای وسیع و پیگیر استفاده از این مدل نوین را سرلوحه فعالیتهای تولیدی و خدماتی خود قرار داده و در راستای كیفیت در همه محورها بكوشیم.
با توجه به تمام اهمیتی كه این مدل دارا است لازم است استفاده از آن در همه سطوح همگانی شود و با آموزشهای لازم تمام سازمانها از مزایای آن به منظور افزایش كارایی همه فعالیتها و امور بهرهمند گردد.
در این فصل از پژوهش , سعی محقق بر آن قرار گرفته است تا ابتدا مبانی نظری پیشینه مدیریت كیفیت فراگیر را مورد مطالعه قرار داده و كلیاتی راجع به آنها مطرح نماید و سپس چكیده تحقیقاتیرا كه در این زمینه چه در داخل كشور و چه در خارج از كشور انجام شدهاند ارائه دهد.
الف : ادبیات
– مفهوم مدیریت :
مدیریت یك مفهوم (هدایت كردن) بطوری كه امروزه به صورت یك تخصص جلوهگر شده و از فلسفه روش و فن خاصی برخوردار است به طوری اعمال آن مستلزم آمادگیهای قبلی مدیر است.
پس از آن تكمیل دائمی معلومات فرد مدیر در جهت انطباق آموختههایی برای هدایت سازمان با محیطی كه در سایر پیشرفتهای انسانی و تكنولوژی دائمالتغیر است آن را بهبود میبخشد.
مدیریت در مفهوم دیگر عبارت است از ایجاد توازن بین منابع و فعالیتهای مختلف در حال و آینده در یك سازمان بدینگونه كه این توازن بین نیروی انسانی لازم در بخشهای مختلف كاری منابع مادی و سایر امكانات كه یك موسسه برای رفع نیازهای خود گسترش تولید و توزیع و مصرف بدان نیاز دارد به عمل آید. (عسكریان , 1382, ص 64)
صاحب نظران مدیریت بر اساس جهانبینی و نگرشی كه به انسان , هدفها و جهتگیریهای سازمان داشتهاند از مدیریت تعریفی ارائه كردهاند.
با توجه به مفهوم مدیریت:
مدیریت در لغت به معنی اداره كردن یك مؤسسه است ولی امروزه با پیشرفتهای سریع سازمانی و انسانی كه در اثر گسترش تمدن و برملاشدن نیازها به وجود آمدند مدیریت غیر از معنای لغوی متجلی شده است. و آن عبارت است از انجام امور سازمان با بكارگیری منابع و مشاركت اعضاء در راستای تحقق هدفهای سازمان . (عسكریان, 1380 , ص 64) در نتیجه میتوان گفت انجام بهینه امور و ایجاد محصول, تولید و برونداد با كیفیت آمیخته شده است.
مدیریت آموزشی و اهمیت آن:
رشد توسعه كشورهای پیشرفته صنعتی بخصوص بعد از انقلاب صنعتی صاحب نظران علوم اجتماعی و اقتصادی را بر آن داشت تا عواملی را كه موجب چنین پیشرفتی گردیده است مورد بررسی قرار دهند و اهمیت آنها را در این باره معلوم دارند تا بوسیله آنها بتوانند علل عقبماندگی كشورهای جهان سوم را مشخص بسازند.
صرفنظر از عواملی كه این محققان و صاحبنظران برمیشمارند و اختلاف نظرهای موجود, در این نكته اتفاق نظر وجود دارد كه مهمترین سرمایه هر كشوری, نیروهای متخصص و مدیران لایق و كارآمد آن میباشند این نیروها كه هاربینسونوا. مایرز آنها را نیروی استراتژیك مینامند عبارتند از:
مدیران و روسای سازمانهای مختلف اداری, مدیران آموزش و پرورش , مدیران كارگاهها و كارخانهها, رهبران سیاسی, استادان دانشگاهها, اقتصاددانان, معلمین با صلاحیت و ; (ابراهیمزاده , 1365, ص 7) برای آنكه از مدیریت و نقش بسیار مؤثر و تعیینكننده آن در روند توسعه و رشد جوامع انسانی بیشتر مطلع شویم باید توجه داشته باشیم كه هیچ عمل و كار سادهای را نمیتوان در نظر گرفت كه انجام صحیح آن از برنامهریزی, سازماندهی , بكارگماری, تصمیمگیری, هماهنگی, آیندهگری و كنترل بینیاز باشد.
مدیریت آموزشی دربردارنده دو نتیجه آنی و آتی است. نتیجه آنی مدیران آموزشی كه شرایط و صلاحیت رفتار در سازمانهای آموزش را كسب كرده باشند, بهبود شرایط كار, افزایش رضایت شغلی و ایمنی خاطر كاركنان از مدیر, سازمان و كار , هماهنگی و تلاش در شكلدهی منابع و امكانات موجود در تحقق اهداف سازمان و در نتیجه تقویت روحیه كاركنان و آمادگی برای شكوفایی خلاقیت, نوآوری و تحرك در كار است.
ولی از نتیج آتی توجه مدیریت آموزش تأثیر بسزای آن در بهسازی, رشد بینش و شناخت, درك و فهم مدیران دیگر چون مدیران صنعتی, بازرگانی, بیمارستانی و مالی و اداری و ; است. (بهرنگی , 1371, ص 3-2)
با این اوصاف, بدیهی است كه مدیریت آموزشی در بین انواع مدیریتها اهمیت و جایگاه ویژهای داشته باشد اگر بپذیریم كه آموزش و پرورش هر جامعهای در رأس مسائل آن جامعه قرار دارد پس باید با همان منطق بپذیریم كه مدیریت آموزشی نقش مهمی در بهسازی نیروی انسانی دارد.
مدیریت آموزشی عبارت است از ایجاد زمینه و فراهم ساختن وسیله به منظور بروز و بكارگیری استعدادهای دانشآموزان و دانشجویان و تحكیم بخشیدن به روابط انسانی گروهی, اتخاذ دوستی و تعیین خطمشی اصولی در كلیه امور برای بارور ساختن هدفهای رسمی. (عسگریان , 1380, ص 87)
مدیریت آموزشی فرایندی است اجتماعی كه با بكارگیری فعالیتهای علمی, فنی و هنری كلیه نیروهای انسانی و مادی را سازماندهی و هماهنگ نموده و با فراهم آوردن زمینههای انگیزش و رشد و یا تأمین نیازهای منطقی فردی و گروهی معلمان, دانشآموزان و كاركنان به طور صرفهجویانه به هدفهای تعلیم و تربیت برسد (شیرازی , 1373, ص 35)
مدیریت آموزشی گاهی مترادف با مدیریت به معنای عام تعریف میشوند. در این صورت مدیریت آموزشی عبارت است از برنامهریزی, سازماندهی , هدایت و كنترل كلیه امور و فعالیتهای مربوط به آموزش و پرورش معهذا مدیریت آموزش غالباً به معنی خاص مورد نظر است یعنی مدیریت آن بخش از فعالیتهای سازمانهای آموزشی كه مستقیماً با امر آموزش و پرورش و یادگیری مرتبط است. از جمله فعالیتهای مربوط به برنامههای آموزشی, مواد محتوای دروس, روشها و وسایل آموزش , مشاوره و راهنمایی تحصیلی, اقدامات آموزش و پرورش مكمل برنامه, امور معلمان و دانشآموزان است.
درواقع, در معنای اخیر, فقط فعالیتهای سازمانهای آموزشی مدنظر قرار میگیرد. اگر از مفهوم تصمیمگیری صرفنظر كنیم, مدیریت آموزش عبارت است از تصمیمگیری و اجرای تصمیمات درباره آموزش و پرورش . (علاقهبند, 1372, ص 136)
تاریخچه پیدایش مدیریت كیفیت فراگیر
امروزه فكر میكنیم مدیریت كیفیت فراگیر موضوع جدید به نظر برسد. امّا اگر تاریخ را بررسی كنیم, توجه به مفهوم كیفیت به سه هزار سال قبل از میلاد برمیگردد. در آن زمان بابلیها از استانداردهایی برای توزین و اندازهگیری استفاده میكردند. در اطلاعات بدست آمده از كارگاهی ریسندگی 1800 ق.م نشان میدهد كه در این كارگاه سه كارگر برای تهیه كتان , سه ریسنده, دو بافنده و یك ناظر مشغول به كار بودهاند. (طاهری , 1379, ص 8)
جمله نوشته شده روی تابلوی گلی مربوط به سال 429 ق.م شاهدی برای قدمت تعیین كیفیت میباشد. این عبارت چنین بود:
« در مورد حلقههای طلایی كه زمردی به روی آن نصب شده است, ضمانت میكنیم كه برای 20 سال آینده زمرد از روی حلقه طلایی نمیافتد اگر چنانچه قبل از پایان دو سال زمردی از روی حلقه بیفتد بابت آن به میزان ; نقره به مالك غرامت خواهیم پرداخت».(فاطمی , 1370, ص 28)
در قرن پانزدهم میلادی در كشور انگلستان, قانون, اصناف , حق بازرسی كیفیت كالای ساخته شده را به بازرسان كار میدهد تا بدین وسیله روی كالای خوب مهر تأیید بزند.
آزمون مرغوبیت كالا عملاً در سال 1456 میلادی از زمان هنری ششم جهت اطمینان از كیفیت كالا در انگلستان موسوم گردید. (طاهری, 1379 , ص 9)
تاریخچه كنترل كیفیت بدون شك به قدمت خود صنعت است. در دوران قرون وسطی كنترل كیفیت به وسیله استادانی كه از مهارت بالایی برخوردار بودند انجام میشد. با تقسیم كار و تخصص شدن كارها پس از انقلاب صنعتی, دیگر به مانند قبل, استادكارانی كه بر همه جنبههای كار تسلط و مهارت داشته باشد كمتر دیده میشد. هر كارگری فقط بخشی از كار را كه در آن مهارت مییافت انجام میداد. چون در ابتدا محصولاتی كه كارخانهها تولید میكردند زیاد پیچیده نبودند, به كیفیت اهمیت چندانی داده نمیشد. اما با توسعه صنعت, متنوع شدن محصولات و پیچیدهتر شدن تولید, كارها تخصصیتر شدند و از انجا بازرسی و نظارت بر همه محصولات تولید شده به تدریج ضروری شد. (شریف زاده , 1379, ص 11)
در سال 1924 والتر شوارت در آزمایشگاه تلفن Bell برای كنترل متغیرهای محصول, نمودار كنترل آماری را طراحی كرد و سیستمی را بوجود آورد كه میتوانست واریانس سیستمهای تولید را اندازهگیری كند.
این نمودار آغاز كنترل آماری در كیفیت بود كه به SPC مشهور شده است.
وی اعلام كرد كه كنترل واقعی نه فقط در محصول ساخته شده بلكه باید در فرایند تولید انجام پذیرد. وی در سال 1931 برای نخستین بار كنترل كیفیت آماری خود را در كتاب خود تحت عنوان «اقتصاد كنترل كیفیت محصولات ساخته شده» مورد بحث قرار داد. (طاهری , 1379, ص 9)
در طول دوران جنگ جهانی دوم ارتش آمریكا به عنوان بزرگترین خریدار محصولات تولیدی كارخانههای صنعتی, مشخصات كیفی را تعیین كرد و بر اساس استاندارد كنترل كیفیت آماری از طریق بازرسی و روش نمونهگیری, محصولات مورد نیاز خود را تحویل میگرفت. این روش رضایت كامل ارتش آمریكا را از محصولات خریداری شده خود تأمین نمیكرد. به همین جهت كنترل كیفیت فرآیند تولید را به بازرسی نهایی محصول اضافه نمود و استانداردهای كیفی متعددی را برای محصولات كارخانههای طرف معامله خود مقرر نمود. چون كارخانههای مزبور میدانستند كه ارتش تنها مشتری عمده آنهاست لذا در چارچوب انتظارات و استانداردهای ارتش آمریكا جریان تولید را در كارخانههای خود هدایت میكردند. (طاهری , 1379, ص 10)
در سال 1946 پس از جنگ جهانی دوم نیروهای حرفهای تولید در ژاپن « سازمان غیرانتفاعی اتحادیه مهندسان و دانشمندان ژاپن» را تأسیس كردند. در همین سال «جامعه كنترل كیفیت آمریكا» نیز تشكیل شد. در همین سال, انجمن كنترل كیفیت در كشور آمریكا تشكیل شد. این سازمان از طریق انتشاراتش , كنفرانسها و همایشها و نشستهای آموزشی كه برای مدیران كارخانهها ترتیب میداد آنها را با فرهنگ كنترل كیفیت در سازمانهای صنعتی و خدماتی آشنا میساخت. (شریفزاده, 1379, ص 12)
شاگرد شوارت دبلیو, اداوارد دمینگ كه یك فیزیكدان با گرایش ریاضی بود و در بخش كشاورزی و دفتر تحقیقات آمریكا كار میكرد, موظف گردید تا سیستم كنترل آماری فرایند را به كاركنان صنایع دفاعی آمریكا آموزش دهد.
در سال 1950 اتحادیه متخصصان علوم و مهندسین ژاپن (JUSE) از ادوارد دمینگ دعوت كردند تا SPC و رشهای كنترل كیفیت را در كشور ژاپن آموزش دهد. او سلسله سخنرانیهایی درباره روشهای آماری برای مهندسان ژاپنی و مدیران ارشد مسئول كیفیت ایراد نمود (شریفزاده, 1379, ص 12) . ژاپنیها به سرعت خود را با آموزشهای دمینگ هماهنگ ساخته و در این روشها تغییراتی بوجود آوردند.
در سال 1951 اتحادیه دانشمندان و مهندسین ژاپنی (JUSE) جایزه دمینگ كه عالیترین جایزه كیفیت در ژاپن به حساب میآید را با هدف افزایش سطح كیفیت صنعت در ژاپن ایجاد كردند. دمینگ به پاس خدماتی كه به توسعه كیفیت در ژاپن انجام داد, بزرگترین جایزه ژاپن به نام «مدال افتخار امپراطور برای سازندگان اقتصاد ژاپنی» را دریافت نمود.
در همین سال, آرماند فیگن بوام تحولی در نگرش به كیفیت به وجود آورد او كتابی تحت عنوان «كنترل كیفیت فراگیر» منتشر كرد و كنترل كیفیت جامع «فراگیر» را به جای كنترل كیفیت آماری مطرح نمود. (شریفزاده , 1379, ص 12)
جوزف . م . جوزان در سال 1954 برای نخستین بار به ژاپن سفر نمود و بر مسئولیت مدیران بر كنترل تأكید نمود. (شریفزاده, 1379, ص 13)
او اهمیت درگیر نمودن تمام بخشها در پیگیری امر كیفیت و اهمیت رضایت مشتری را به جای امر ساده تبعیت از مشخصات محصول ژاپنیها یادآوری نمود.
در سال 1962 كارآرو ایشیكاوا ایده و تفكرات جوران و فیگن بوام را بسط داده و موضوع مشتریان داخلی كه دریافت كنندگان بروندادهای داخل سازمان علاوه بر مشتریان خارجی سازمان مطرح كرد. ایشكاوا بر مبنای كار متخصصین علوم رفتاری و نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو و تئوری X و Y مك گریگور توانست واژه «كانونهای كیفیت» را پیشنهاد نماید.
در اواخر دهه 1970 , آمریكاییها و اروپاییها متوجه پیشی گرفتن ژاپنیها در تسخیر بازارهای جهانی شدند, به فكر استفاده از نگرش TQM در مدیریتهای خود گردیدند.
دهه 1980 دروه اطمینان از مرغوبیت بوده است. در این دوره مسئله كشف و كنترل اشكالات و خرابی جای خود را به هماهنگی میدهد.
كل زنجیره تولید با مشاركت كلیه گروههای تخصصی مد نظر قرار میگیرد. در این دوره از برنامهها و سیستمها به جای استفاده صرف از ابرازها و روشهای آماری, سعی در ایجاد كیفیت میشود. (طاهری, 1379, ص 13)
در سال 1987 آمریكا در مقابل جایزه دمینگ, جایزهای را به نام «مالكوم بالدریج» ابداع كردند. این جایزه برای معرفی سازمانهایی كه به بالا بردن سطح كیفیت خود و اجرای TQM دست یافتهاند , طراحی شده است. (ریاحی , 1381)
دهه 1990 دوره مدیریت استراتژیك كیفیت بوده است. در این دوره مسئله هماهنگی و ایجاد كیفیت به برخورد استراتژیك با كیفیت و مدیریت آن با توجه به بازار و نیازهای مصرف كننده به عنوان یك فرصت و عامل قدرتمند در بازار رقابت مطرح میشود. در این دوره وظیفه تك تك افراد سازمان مد نظر است و سعی در نهادینه كردن اصول كیفیت در نگرش و باور افراد میباشند.
به طور كلی شرحی كه گذشت روند تكامل مدیریت كیفیت فراگیر از گذشته تا حال بوده است. (طاهری, 1379, ص 14)
پیشینه مدیریت كیفیت جامع نشان میدهد كه :
الف ) توجه به كیفیت و تلاش برای بهبود دائمی , نقش مهم و اساسی در توسعه دارد.
ب ) برای افزایش كیفیت و بهبود مستمر, باید دیدگاهی واحد انتخاب و ترویج شود.
ج ) علمی شدن این دیدگاه به حمایت همه جانبه دولت , ایجاد نظام تشویق , تبلیغ و آموزش همگانی به صورت متسجم نیاز دارد.
بنابراین برای تضمین و افزایش كیفیت در مؤسسات آموزشی دوكار عمده باید انجام داد : اول , نظام مدیریت كیفیت جامع در داخل سازمان ایجاد شود و دوم , مجوز بررسی كیفیت سازمان به افراد خارج از سازمان صادر گردد. شناخت عوامل مؤثر در ایجاد مدیریت كیفیت ضرورت برقراری مدیریت كیفیت در سازمانهاست كه سازمانهای آموزشی نیز در این زمره قرار دارد.
اجزا مدیریت كیفیت فراگیر :
لازم است قبل از شروع و بررسی مدیریت كیفیت فراگیر ابتدا اجزاء آن تعریف شود:
1- تعریف كیفیت:
در دهه 50 میلادی دمینگ و فیگن باوم مفهوم جدید كیفیت را اینگونه بیان نمودند:
كیفیت مفهوم وسیعی است كه تمام بخشهای مختلف سازمان نسبت به آن متعهد هستند و هدف آن افزایش كارایی كل مجموعه است به طوری كه مانع عوامل مخل كیفیت شود و هدف نهایی آن مطابقت كامل با مشخصات مورد نیاز مشتری با حداقل هزینه برای سازمان است كه منجر به افزایش قابلیت رقابت میشود. (تسلیمی , 1371, ص 18)
مدیریت كیفیت به مجموعه فعالیتهای گفته میشود كه در جهت اهداف ذیل و مشابه آن طرای شدهاند:
ایجاد یك نظام مدون كیفیت.
پیشگیری و اشاعه فرهنگ مربوط به آن و نه ردیابی عیوب و نواقص.
برنامهریزی و نه مدیریت انعكاسی
جلب اعتماد و اعتقاد.
عملیات كارا و مؤثر .
دستیابی به كیفیت صحیح دربار اول و به طور مستمر بعد از آن. (طاهری , 1379, ص 118)
بنابراین میتوان نتیجه گرفت:
كیفیت توسط مشتری یا ارباب رجوع تعیین میشود.
تمامی كوششهای ناشی از كیفیت دربرگیرنده نیاز مشتری یا ارباب رجوع است.
هدف در كیفیت, افزایش كارایی سازمان با حداقل هزینه است.
كیفیت, استفاده بهینه از منابع برای رضایت مشتری یا اربابرجوع است.
عوامل مؤثر در كیفیت
دستیابی به كیفیت, وظیفه و مسئولیت یك فرد یا یك واحد خاص نیست, بلكه همه كاركنان در تمامی واحدها در كلیه سطح كاری باید برای آن تلاش نموده و خود را همراه با مدیران در امور شریك و سهیم بدانند. اما مهمترین مسئله عبارت است از :
الف : نقش مدیران عالی و رده بالا : كه اعتقاد آنها به این مدیریت كیفیت مهم تلقی میگردد. اگر یك نوع اعتقاد وجود نداشته باشد هرگونه تلاش درجهت پیشرفت كیفیت بیهوده است, زیرا از میان همه عناصر لازم برای دستیابی موفقیتآمیز به برتری كیفی, فعالیتهای رهبری در رأس همه امور قرار دارد كه این فعالیتهای به شرح زیر است:
ایجاد و مشاركت در هیئت كیفیت.
تعیین خطمشی كیفیت
تعیین و تقسیم اهداف كیفی
تأمین منافع
برای دریافت اینجا کلیک کنید
تعداد کل پیام ها : 0