مقاله روابط فرهنگی دوكشور دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله روابط فرهنگی دوكشور کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله روابط فرهنگی دوكشور،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
دو كشور هم مرز ایران و تركیه به رغم همسایگی و اشتراكات فراوان تاریخی، فرهنگی و دینی، به علت عدم شناخت دقیق و واقعی از یكدیگر، از گذشتههای دور تا كنون امكان برقراری ارتباط نزدیك و در حد انتظار را بدست نیاورده و همیشه بعنوان رقیب به هم نگریستهاند. در این میان كشورهای ثالث نیز در جهت حفظ منافع خویش، از عدم آگاهی دو كشور نسبت به یكدیگر سوء استفاده كرده و سعی در دور نگهداشتن این دو كشور را داشتهاند و لذا بر جو عدم اعتماد حاكم بر روابط دو كشور دامن میزنند. جالب اینكه از زمان امضاء آخرین توافقات مرزی بین ایران و تركیه (قرارداد مرزی قصر شیرین) مدت زمان زیادی سال میگذرد و در طول این مدت، هر چند ارتباط مناسب و گرمی بین دو كشور وجود نداشته ولی هیچگونه اختلاف جدی و قابل تأملی نیز بین آنان بوجود نیامده است، كه این امر خود نشانگر وجود پیوندهای عمیقی است كه مانع بروز تنش می باشد و همچنین حاكی از ظرفیت و پتانسیل لازم در بهبود و گسترش روابط و مناسبات دو كشور است.
تاریخچه روابط فرهنگی دوكشور
روابط ایرانیان و ترکان پیشینه دیرینه ای دارد تا آنجا که قدمت موضوع به افسانه های ملی و حتی میتولوژیها می پیوندد، لیکن نشانه های مشخص و در عین حال پیوسته تاریخی این ارتباط را باید از اوایل اسلام جستجو کرد. نزدیکی هر چه بیشتر و ورود منظم اقوام ترک به محدوده سرزمینهای ایران از اوایل حکومت سامانیان و نفوذ نظامی آنان در قلمرو حاکمیتهای ایرانی و تشکیل سلسله پادشاهان و حتی امرای محلی بخصوص با پذیرش فرهنگ اسلامی ، ایرانی ، راه آمیزش نژادی و فرهنگی این دو قوم را هر چه بیشتر باز کرد. آنچنان که می توان ادعا کرد که همزیستی ترکان و ایرانیان در کنار یکدیگر هرگز رنگ و بوی بیگانگی نداشته است.
راه یابی این اقوام به سرزمینهای سرسبز آسیای صغیر و استقرار در آن سرزمین و حرکت تدریجی به سوی مرزهای غربی دنیایی تازه ای بود برای ارائه فرهنگ دیرپایی که در فلات ایران همه اقوام و قبایل ساکن در آنرا بگونه ای استوارترین عنصر وحدت و یکپارچگی بهم می پیوست. به همین جهت در سرزمین های جدید نیز دین مبین اسلام بعنوان بنیان معنوی تفکر و اندیشه و در کنار آن زبان و ادبیات فارسی بشکل زبان علمی و اداری مورد پذیرش قرار گرفتند و بنیان جامعه جدید را که در واقع مولود همان خانواده بود پی افکندند.
این یکپارچگی فرهنگی که صرفاً از طریق یک انتخاب طبیعی و نه از راه دخالت سیاسی صورت گرفته بود تا اوایل قرن حاضر ادامه داشت. با عنایت به وجوه تشابه بیشمار بین عناصر فرهنگی دو ملت، اولین موافقتنامه فرهنگی دو کشور در تاریخ 9 بهمن 1337 برابر با 29 ژانویه 1959 در تهران امضاء رسید. این موافقتنامه شامل یک مقدمه و18 ماده بود که در حال حاضر نیز دارای اعتبار می باشد. در این موافقتنامه تشکیل موسسات فرهنگی دو کشور، مبادله استاد و دانشجو، تدریس زبان و ادبیات و تاریخ و جغرافیای هر کشور در کشور متقابل، تسهیلات آموزشی، مبادلات فرهنگی ، علمی و هنری ، همکاری بین موسسات فرهنگی پیش بینی شده است. اسناد این موافقتنامه در 2 مهر 1345 در آنکارا مبادله و از تاریخ 17 مهر 1345 برابر با 9 اکتبر 1966 لازم الاجرا گردید. بعد از مبادله اسناد این موافقتنامه برای مدت سه سال تنظیم شده بود و در 30 شهریور 1351 برنامه مبادلات فرهنگی برای سال 1973- 1975 تنظیم گردید. همچنین برای سالهای 1977-1986 موافقتنامه دیگری تنظیم و بمورد اجرا گذاشته شد. قبل از انقلاب طرفین در جهت گسترش روابط فرهنگی خود اقدام به تاسیس موسساتی بشرح ذیل نمودند :
1_ خانه فرهنگ ایران در آنکارا
2_ انجمن دوستی ترکیه و ایران
3_ انجمن دوستی و فرهنگی بانوان ایران و ترکیه
4_ انجمن دوستی و فرهنگی ایران و ترکیه
پس از پیروزی انقلاب اسلامی برنامه مبادلات فرهنگی بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه در سالهای 1366 – 1364 تدوین گردید. این برنامه بر اساس برنامه مبادلات فرهنگی ایران و ترکیه در سالهای 1977 – 1976 تدوین گردید، لیکن بعضی از موارد و محتوای آن با توجه به برنامه ها، سیاستها و اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران بازنویسی شده است ، بعضی از مفاد این قرارداد شامل :
1_ همکاری بین دانشگاههای دو کشور و مبادله هیئتهای علمی و کتاب
2_ مبادله استاد و محقق و تبادل اسناد و اطلاعات
3_ مبادله کارشناس، استاد کار ، کتابدار و تهیه میکروفیلم توسط مراکز فرهنگی دو کشور
4_ اعطای بورس تحصیلی
5_ همکاری در خصوص ایجاد نمایشگاه و همکاری بین مراکز فرهنگی و هنری و برپایی جشنواره های سینمایی و تاسیس مراکز فرهنگی در دو کشور
دولت جمهوری اسلامی ایران و ترکیه مطابق با توافقنامه قبلی امضا شده ، برنامه های مبادلات فرهنگی برای سالهای 1371- 1373 و 1382- 1379 تهیه و به امضاء مقامات دو کشور رسانده اند. بحمدالله روابط فرهنگ دو کشور طی سالهای اخیر بسیار گسترش یافته و با اعتماد سازی حاصل گشته ، تبادل هیئتهای مختلفی را بدنبال داشته از جمله بسط و گسترش روابط دانشگاهی ، آموزشی ، ورزشی و هنری و برگزاری همایشهای علمی، فرهنگی بین دو کشور بیانگر تعامل فرهنگی دو کشور می باشد.
روابط فرهنگی دوكشور
از آنجا كه برقراری ارتباط مطلوب و نزدیك بین دو كشور ایران و تركیه، كه دو كشور مهم منطقه محسوب میشوند، فرصتهای بسیاری را از سایر كشورها و قدرتهای حاضر در منطقه سلب مینماید و منافع بالفعل آنان را با خطر مواجه میسازد، لذا آنان نیز با درك موضوع، از گذشته تا كنون سعی در دور نگهداشتن این دو كشور از یكدیگر داشتهاند و در هر دورهای از طرق مختلف، یا ایران را به دوری از تركیه تشویق كردهاند و یا تركیه را از نزدیك شدن به ایران بر حذر داشتهاند. برای مثال با نگاهی مختصر به دوران پهلوی، میبینیم كه علیرغم نزدیكی و توجه رضاخان به تركیه و تلاش وی در بهبود مناسبات با آن كشور، فرزند وی از ارتباط با تركها اجتناب میكند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، غرب و در رأس آن آمریكا با تبلیغات منفی بر علیه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران سعی در منحرف نمودن افكار عمومی مردم تركیه و تشویق دولتمردان این كشور به دوری از ایران داشتهاند و مشاهده میشود، كشور تركیه كه پس از پیروزی انقلاب، دولت جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت میشناسد، از برقراری ارتباط جدی و نزدیك با ایران پرهیز میكند.
غرب در راستای سیاست خود، با توجه به نقش و تأثیر رسانههای گروهی تركیه در شكل دهی افكار عمومی و حتی هدایت و جهت دهی به سیاستهای دولت، آن را بعنوان ابزار اعمال سیاست مذكور به خدمت گرفته و باید اذعان داشت كه متأسفانه تا حدود زیادی به نتایج مورد نظر خود نیز دست یافته است. به طوری كه تلاش كردند چهرهای عقب مانده، فقیر، بیفرهنگ، متحجر و حامی تروریست از جمهوری اسلامی ایران در بین اقشار مختلف مردم تركیه معرفی نمایند كه نه تنها مردم عادی، بلكه اقشار تحصیلكرده و برخی از دولتمردان این كشور نیز از روند فوق تاثیر پذیرفتهاند.
البته ذكر این نكته ضروری است كه به غیر از برخی استثنائات، در بیشتر مواقع مطالب منتشره بر علیه جمهوری اسلامی ایران در رسانههای گروهی تركیه در اثر عدم ارتباط و ناشی از عدم شناخت واقعی مردم دو كشور از یكدیگر میباشد و تنها از طریق ایجاد ارتباط و تعامل با ارباب رسانهها و روشنگری ایشان (كه البته امری دشوار و پیچیده میباشد و نیاز به صرف زمان طولانی و برنامه ریزی دارد) میتوان به تدریج بر این مشكل فائق آمد.
نگارنده در طول سه سال و اندی مأموریت بعنوان كارشناس فرهنگی سركنسولگری جمهوری اسلامی ایران در شهر استانبول (مركز كلیه رسانههای گروهی سراسری و مطرح تركیه اعم از تلویزیون و مطبوعات به غیر از تعداد اندكی دراین شهر مستقر میباشند) با بسیاری از دستاندركاران رسانههای جمعی ارتباط برقرار نموده و جلسات و نشستهای متعددی با مسئولان، نویسندگان مطرح روزنامهها و دستاندركاران نشریات و گزارشگران مطرح تلویزیونهای مختلف داشته است.نكته قابل ذكر اینكه افراد ملاقات شنونده نیز در پاسخ به این سؤال كه، “چرا بعضاً نویسندگان تركیه مطالبی بر علیه جمهوری اسلامی ایران مینویسند؟ ” به اتفاق میگفتند:” این مسئله به میزان و منابع اطلاعات نویسندگان بستگی دارد.
با توجه به فراهم نشدن امكان سفر به ایران و عدم ارتباط با رسانههای گروهی ایران و مشكلات موجود جهت دستیابی به منابع دست اول و واقعی ایران، به ناچار از منابع غربی كه بنابر منافع آنان كانالیزه میشود، استفاده میكنیم و لذا ممكن است مطالب و تحلیلهای ارائه شده بر خلاف واقع باشد ” همین مسئله نشانگر این است كه در صورت برقراری ارتباط مستمر و منطقی با دستاندركاران این رسانهها بسیاری از مسائل و مشكلات موجود از بین خواهد رفت. درنوشتاری كه از نظر میگذرد نگاهی به خصوصیات رسانههای گروهی تركیه و جایگاه و نقش آن در جامعه و همچنین به ذكر دلایل ضرورت و اهمیت تعامل و برقراری ارتباط با رسانههای جمعی تركیه كه تا كنون تا حد زیادی در دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در آن كشور مغفول مانده و موانع و مشكلات این ارتباط و همكاری پرداخته خواهد شد.
الف) خصوصیات رسانههای گروهی تركیه:
در تركیه به غیر از تعداد اندكی كانال تلویزیونی و رادیویی دولتی، مابقی كانالهای تلویزیونی و رادیویی و همچنین روزنامهها بصورت خصوصی اداره میشوند. این رسانهها بصورت شركتهای تجاری مادر (هلدینگ) عمل میكنند و در زیر مجموعه شركت تأسیس شده، یك یا چند كانال تلویزیونی و شبكه رادیویی، یك یا چند روزنامه، مجله و خبرگزاری مشغول فعالیت میباشند. مانند هلدینگ آیدین دوغان كه خبرگزاری دوغان، تلویزیونهای CNN ترك و كانال D و همچنین روزنامههای حریت، ملیت و تعداد زیادی مجله را تحت پوشش خود دارد.
همانند سایر شركتهای تجاری، اولویت اول در رسانههای گروهی تركیه، كسب درآمد بیشتر میباشد و برای جلب افكار عمومی و جذب مشتری از هر روشی بهره میجویند. برای مثال می توان به استفاده از تصاویر نیمه برهنه زنان و ارائه تسهیلات برای خرید اقساطی كالاهای مورد نیاز به مردم و اعطای جوایز به مشتریان اشاره كرد.
از دیگر ویژگیهای رسانههای گروهی تركیه این است كه با توجه به سیاست وخط مشی اتخاذ شده، هوادار جریانات فكری و مبلغ سیاستهای احزاب مورد نظر خود میباشند. و بعبارت دیگر رسانههای گروهی عمدتا هوادار و ارگان احزاب محسوب می شوند.
از دیگر ویژگیهای رسانهها در تركیه می توان به قدرت آنها در جامعه اشاره كرد. در تركیه معروف است كه می گویند در جامعه دو قدرت ورای قانون وجود دارد. یكی ارتش و دیگری رسانهها. البته باید افزود با توجه به سیاستهای اروپا به جهت درخواست تركیه برای عضویت در اتحادیه اروپا و قدرت ارتش تركیه بعنوان مانعی در این راه و همچنین سیاستهای آمریكا در خاورمیانه و احتمال ممانعت ارتش تركیه در دستیابی آمریكا به اهداف و نقشههای خود، اقداماتی برای كاستن قدرت ارتش و كوتاه كردن دست آن از سیاست صورت گرفته و نتایجی نیز در برداشته است ولی قدرت رسانهها نه تنها كاهش نیافته بلكه بیش از پیش دارای قدرت گردیدهاند.
ویژگی دیگر رسانههای گروهی در این كشور،آزادی آنهاست. بطوری كه در خصوص نشریات هیچگونه نظارتی اعمال نمیشود و تنها در صورت وجود شاكی خصوصی و یا اقدامی بر علیه امنیت و منافع ملی موضوع از طریق دادگاه قابل رسیدگی میباشد. در خصوص رادیو و تلویزیون نیز وضعیت چندان متفاوت نیست و شورای نظارت بر فعالیتهای رادیو و تلویزیون، دارای نظارتی سطحی میباشد كه در صورت وجود شاكی خصوصی و یا مشاهده اقدامی بر خلاف قوانین و امنیت كشور، به موضوع رسیدگی نموده و در صورت اثبات تخلف، حكم توقف موقت و یا دائم برنامههای تلویزیون مورد نظر را صادر مینماید. در غیر این صورت رسانههای گروهی در پخش برنامهها وارائه نظرات سیاسی وحتی انتقاد از عملكرد دولت آزاد هستند. نویسندگان در نوشتن مقالات دارای آزادی كامل میباشد و مسئولیت مطالب مندرج نیز با شخص نویسنده است و نشریه در حذف و یا اصلاح مطالب ارائه شده دارای اختیار نمیباشد.
ب) نقش و جایگاه رسانههای گروهی در جامعه:
درجوامع امروزی نقش رسانهها در شكل دهی به افكار عمومی و حتی تاثیر گذاری و هدایت سیاستهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دولتها، نقشی انكار ناپذیر می باشد.
كشور تركیه نیز با توجه به رشد رسانهها از این امر مستتثنی نبوده و مردم تركیه معمولا اطلاعات مورد نیاز خویش را از طریق وسایل دیداری و شنیداری و مطبوعات كسب مینمایند. از سوی دیگر از آنجا كه مسائل و معضلات اقتصادی،سیاسی، فرهنگی و اجتماعی كشور در اخبار و گزارشها، مقالات و تحلیلها، مصاحبهها و میزگردهایی كه از سوی رسانههای گروهی برگزار می شود مطرح میگردد، لذا این رسانهها نقش مؤثر و قابل توجهی در شكل دهی افكار عمومی مردم دارند و به راحتی قادر به ایجاد تحركات سیاسی و اجتماعی در جامعه هستند.
تاثیرگذاری رسانههای جمعی به حدی است كه دولت و حتی سایر احزاب خارج از دولت در اظهار نظرها، اعمال سیاستها و اجرای برنامههای مورد نظر بستر و زمینههای لازم را از طریق رسانههای گروهی حامی خود ایجاد مینمایند و همیشه تاثیر رسانههای مخالف بعنوان ناظری دقیق را مد نظر دارند.
با توجه به نقش و تأثیر وافر رسانههای جمعی در بین آحاد مردم تركیه، كشورهای خارجی خصوصاً كشورهای غربی از آن بعنوان ابزاری جهت دستیابی به اهداف خود در تركیه استفاده میكنند و رسانههای گروهی بعنوان یكی از مؤثرترین عوامل كاربردی در استراتژی تدوین شده از سوی آنان در تركیه محسوب میشود. برای مثال میتوان به نقش رسانهها در به سقوط كشاندن دولت آقای بولنت اجویت (BULENT ECEVIT) رئیس حزب DSP (حزب دمكرات سوسیال) و رئیس دولت ائتلافی تركیه با حضور سه حزب ANAP (حزب مام میهن) MHP (حزب ملیت گرای خلق) و DSP در سال 1999-2002 میلادی اشاره كرد:
لازم به ذكر است كه آمریكا در راستای سیاستهای خود در جهت تغییر نقشه خاورمیانه، در دوره حكومت آقای بلنت اجویت بدنبال جلب حمایت و همكاری تركیه در حمله به عراق بود. اجویت با توجه به تجارب دیرینه سیاسی و پیروی از سیاست لزوم حفظ و بهبود رابطه با همسایگان، مانع بزرگی در برابر اعمال سیاست آمریكا در خاورمیانه و در قبال عراق بود و بارها اعلام نموده بود كه تركیه در اجرای سیاستهای آمریكا در منطقه در كنار آن كشور نخواهد بود. بنابر این آمریكا جهت رفع مشكل تصمیم به براندازی دولت آقای اجویت گرفت. بدین ترتیب آمریكا توسط عوامل خویش در سیستم اقتصادی تركیه (كمپانیها و بانكها خصوصی) اقدام به وارد آوردن ضربهای اقتصادی نمود و درمدت زمان بسیار كوتاهی قریب به بیست میلیارد دلار توسط بانكهای خصوصی از شبكه اقتصادی كشور بیرون كشیده و به خارج از كشور منتقل شد و همزمان با این حركت از طریق رسانههای گروهی مخالف، دولت را مورد هجمه قرار داده و با تاكید بر بیماری و كهولت سن نخست وزیر و عدم توانایی ایشان در اداره امور كشور به بزرگنمایی ضعف دولت و انتقادات شدید از آن اقدام كرد و بدین ترتیب ضربات مهلك خود را بر پیكر دولت وارد
نموده و با سقوط دولت اجویت كشور وارد انتخابات زودرس گردید كه به این شكل یكی از موانع آمریكا در رسیدن به اهداف خود در خاورمیانه مرتفع گردید.
به عنوان نمونه دیگری از نقش برجسته و تاثیر رسانهها می توان به نقش آنها در بهبود روابط تركیه و یونان اشاره كرد. آقای سامی كهن نویسنده مجرب روزنامه ملیت با اشاره به اهمیت رسانههای گروهی در روابط دو كشور در این خصوص می گوید: چنانچه میدانید ازگذشتههای دور تا امروز میان یونان وتركیه اختلافاتی موجود بوده و بین دو كشور بر سر مسائل مختلفی كشمكش وجود داشته و مردم و دولتمردان دو كشور نسبت به یكدیگر نگرش منفی داشتند و همین نگاه مانع بزرگی در رفع اختلافات و حل مشكلات طرفین بود.
با توجه به جدی تر شدن موضوع عضویت تركیه در اتحادیه اروپا در سالهای اخیر، بهبود روابط بین تركیه و یونان بعنوان یكی از اعضاء اتحادیه، اجتناب ناپذیر می نمود. لذا رسانههای گروهی هر دو كشور مسئولیت سنگینی را به عهده داشتند تا زمینههای لازم در جهت بهبود روابط را فراهم نمایند. پس از سفر طرفینی چند تن از روزنامهنگاران دو كشور، به تدریج زمینههای ایجاد «انجمن دوستی روزنامهنگاران یونان و تركیه» فراهم آمده و در اثر ارتباط مستقیم و بدون واسطه دست اندركاران مطبوعات دو كشور، امكان دریافت اخبار دست اول و صحیح از اوضاع سیاسی و اجتماعی كشور مقابل فراهم آمده و تحلیلهای صحیح از سوی نویسندگان مطبوعات دو طرف ارائه می شود. همچنین بر خلاف گذشته قبل از انجام سفر رسمی مسئولان هر یك از دو كشور، رسانههای گروهی با درج مطالب مثبت وواقعی توانستهاند با آماده سازی فضای سیاسی كشور و افكار عمومی، نقش مؤثری در بهبود روابط و مناسبات بین دو كشور ایفاد نمایند.
ج) فرصتهای جمهوری اسلامی ایران برای بهره گیری از رسانههای تركیه:
در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی رسانههای گروهی تركیه تحت تاثیر تبلیغات منفی غرب و عدم ارتباط مستمر با جمهوری اسلامی ایران معمولا مطالب منفی و در راستای منافع غرب در خصوص ایران منتشر نمودهاند. سمت و سوی مطالب منتشر شده در جهت معرفی چهره ای تروریست، عقب مانده و ناقض حقوق بشر بوده و منجر به تخریب وجهه ایران در بین افكار عمومی مردم و ایجاد فاصله بین دو كشور شده است.
نمونه بارز تاثیر منفی رسانههای تركیه در روابط ایران و تركیه، نقش مؤثر رسانههای آن كشور در جریاناتی است كه منجر به اخراج سفیر و دو تن از سركنسولان جمهوری اسلامی ایران گردید. بدین ترتیب سفیر وقت كشورمان كه از سفرای موفق كشورمان در تركیه بوده و در جهت گسترش و بهبود روابط دو كشور اقدامات مؤثری داشته با هماهنگی ارتش و رسانههای گروهی تركیه مجبور به ترك آن كشور گردید.
چنانچه از قدرت و نفوذ رسانههای تركیه در بین افكار عمومی مردم و مسئولان آن كشور در راستای سیاستهای مثبت و بهبود روابط استفاده شود، نقش قابل توجهی را ایفا خواهند كرد و به راحتی میتوانند زمینههای لازم را در جامعه فراهم نمایند و افكار عمومی و حتی نظر مسئولان كشور را بدان سمت سوق دهند.
برای دریافت اینجا کلیک کنید
تعداد کل پیام ها : 0